سوگند نوشته

هر چه از دلم بر آید بر این وبلاگ نشیند!

سوگند نوشته

هر چه از دلم بر آید بر این وبلاگ نشیند!

بعد مدتها برگشتم

سلام به روی ماهتون

بعد مدتها اومدم به پناهگاه قدیمیم

یعنی وبلاگ جانم

بعد بیشتر از دو سال

کسی چه میدونه شاید قطع بودن چند روزه ی اینیستاگرام باعث شد برگردم

به هر حال این برگشت رو به فال نیک میگیرم

الان مطمئنم این سوگندی که داره تایپ میکنه با سوگندی که هشت سال پیش وبلاگ نویسی رو شروع کرد زمین تا آسمون فرق کرده تفکراتش،ولی هنوزم عاشق عکاسی و نویسندگیه

ولی تو این سالها عین روز برام روشن شده که عشق من به عکاسی و نویسندگی انتها  نداره و از خدا جونم میخوام کمکم کنه تو راه رسیدن به ارزوهام


یک سلام گرم مرداد ماهی تقدیم شما

سلام دوست جونای ماهم 

امروز بعد مدت ها اومدم  سوگند نوشته بخاطر متین جونم که چند وقت بود همش میگفت سوگند چرا پست نمیزاری 

چون متین جونم امروز با کنار من بودن خیلی شادم کرد منم دلم میخواد با گوش کردن به حرفش شادش کنم 

این روزا من و متین جون داریم روزای شادی رو باهم تجربه میکنیم که وصف شدنی نیست 

خدایا ممنونتم برای همه چی 

برای اینهمه دارایی های با ارزشی که منو لایق داشتنشون دونستی  

خدای مهربونم میدونم هوای بنده هاتو داری  

ولی هوای دوستای گله منو بیشتر داشته باش 

این عکس هم یک قسمت از بهشتی  هست که دارم توش زندگی میکنم 

ادامه مطلب ...

تاسوعا و عاشورا مثل همیشه کنار خانوادم

سلام به همه شما مهربوناااااااااااااا

محرم امسال هم تموم شد . خیلی خوب بود

از خدای مهربونم ممنونم که بهم سعادت داد این محرم رو هم با تمام وجودم تجربه کنم 

روز عاشورای امسال مثل بقیه سالهای عمرم خونه خالم اینا بودیم و از مهمونها پذیرایی کردیم با کمک همدیگه

و خیلی از فامیل ها اومدند و فضای دوس داشتنی ای بودش

و مثل همیشه کلی عکس انداختم که بعد دور همی دیدیم

به امید تکرار این روزای خوب کنار هم

خدا جونم عاشقتم بابت همه ی داده ها و نداده هات شکر

 

ادامه مطلب ...