سلام به شما که الان اینجا هستید، خوشحالم و مفختر، خب یکم از خودم میگم،
سوگند هستم. متولد بیست و هشت خرداد، خردادی ترین سوگندی هستم که تا بحال دیدید،
یک دختر شمالی که عاشق عکاسی و داستان نویسی و کارای هنرمندانه ام.
کتاب میخونم چون بنظرم یکی از مفید ترین کارهایی هست که آدم میتونه انجام بده.
توی سر رسید خاطره هر روزم رو می نویسم(چند سالی میشه)چون از نوشتن سیر نمیشم حالا به هر مدلش.
دوست زیاد دارم،و زیاد هم دوسشون دارم. یک سوگند شیطون و فعال هستم که همیشه سرش به یه کاری گرم هست و ... اگه میخواید بیشتر منو بشناسید پست هام رو بخونید
، امیدوارم خوشتون بیاد، و اگه انتقادی داشتید روی چشمم نظر بزارید تا بشنوم
ادامه...
اینجا که من رسیده ام … ته دنیای بدون تو بودن است!! همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم! ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام! خوب تماشا کن… دلم هم تنگ نشده! یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم … تو باش و دل من و همه فریادهایی که …
ز یلدا با طعم انار هزار رنگ ، به گمانی دانه های انار هر یک یاد عزیزیست دوست داشتنی ، دور یا نزدیک در غربت اما از یاد نرفتنی ، عزیزی از دست رفته اما مانده در دل ، امسال در کنار عزیزان یا در نبودشان اگر اناری را در دستانت گرفتی چه شیرین چه ترش هر یک را به یادی وبه لبخندی به کام ببر، اینبار یلدا را با اناری از جنسی دیگر و با قلبی نو به خاطر بسپار، یادت نرود که یاد کردن دل می خواهد نه دلیل...
`(¸.-´ (¸.-` ♥♥´¨) ♥.-´¯`-.- ♡☆•.¸¸.•´¯`
هـر روز مـﮯ پـوشـانمـ دلتنگـﮯ امـ
را بـا بستـرﮮ از ڪلمـاتــ !
امـا بـاز ڪسـﮯ در دلمـ
" تـــو "
را صـدا مـﮯ زنـد...!
`(¸.-´ (¸.-` ♥♥´¨) ♥-´¯`-.- ♡☆•.¸¸.•´¯`
خیلی وبلاگ قشنگی داری سوگند جان
ممنون نظر لطفته
شلاممممممممممم خوبین شما ممنون قدم رنجه کردید
شلام خواهش میکنم
ســــر زده بیــــــا …
کمــــــﮯ آشفتــــگی بــــد نـیست …
آن وقــــــت …
تکــــــاندن ِ شانــــــه هاﮮ ِ پُـر غُـبــــــار
و مُرتب کردن ِ موهــــــاﮮ ِ پریـشــــــانت ،
بهانـــــــﮧ اﮮ مـﮯشود براﮮ ِ زندگـــــــﮯ . . .
نایس
هَمیشِـﮧ دِلتَنگے بـِﮧ خاطِرِ نَبودَنِ
شَخصے نیست
گاهے بـِﮧ عِلَتِ حُضورِ کَسے
دَر کِنارَت اَست کِـﮧ
حَواسَش بـِﮧ نِگاهِ عاشِقِ
تُو نیستــ
جای تو خالــ ـــ ـــ ـــیــسـت . . .
خالی تر از سفره ی دل کودکی که تازه متولد
شده است . . .
آپم
دوستت دارم
این گردنبند را تا آخر عمر
از گردنم باز نمی کنم
وقتی موقع جدا شدن از آغوشت
به لباست گیر کرد و
گذاشت برای آخرین بار
خوب صورتت را ببینم..
[گل][گل][گل]
اینجا که من رسیده ام …
ته دنیای بدون تو بودن است!!
همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!
ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!
خوب تماشا کن…
دلم هم تنگ نشده!
یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم …
تو باش و دل من و همه فریادهایی که …
زمستانت سفید و نورانی .
یلدا مبارک .
....[گل]....[گل]....[گل]
ز یلدا با طعم انار هزار رنگ ، به گمانی دانه های انار هر یک یاد عزیزیست دوست داشتنی ، دور یا نزدیک در غربت اما از یاد نرفتنی ،
عزیزی از دست رفته اما مانده در دل ، امسال در کنار عزیزان یا در نبودشان اگر اناری را در دستانت گرفتی چه شیرین چه ترش هر یک را به یادی وبه لبخندی به کام ببر، اینبار یلدا را با اناری از جنسی دیگر و با قلبی نو به خاطر بسپار،
یادت نرود که یاد کردن دل می خواهد نه دلیل...
وقتی چیزی رو از دست میدی
تازه میفهمی چقد بودنش ارامش بخش بود
و حالا که نی چه زجری میکشی
اما حیف که گاه خیلی دیره متوجه میشیم
خیلی دیر