سلام سلام
چه روزهایی دارن به زندگیم نزدیک میشن
خیلی خوشحال کنندست
چند روز پیش با یکی از هم کلاسی ها رفتیم دفتر مدیر گروه برای شروع کردن کارای مربوط به فارغ التحصیلی
وای خدای من این روزا چقد زود داره میگذره
هر بار که یکی از دوستام رو در آغوش میگیرم یاده بغضه روزی میوفتم که دیگه کنارم نیست
خیلی سخته
4سال با کسانی زندگی کنی بهشون عادت کنی با اخلاقاشون کنار بیای بعد بخوای دوباره ازشون دل بکنی بالاخره این روزها با سرعت دارن میگذرن
تا تو هستی
که دستانم را بگیری،
آرزو میکنم هر روز زمین بخورم!
کاش تابستانها هم برفی بود !
آپم
درکت می کنم
واقعا سخته
ارررررررررره
سلام سوگند جونم .


یعنی آجی من نتونم بیام و گرفتار باشم تو هم نمیای دیگه .
کلا منو فراموش کردیااااااا
سلام فدات شم
فداتشم از وقتی اومدم دانشگاه اصن زیاد به وبم سر نمیزنم عزیززم دلخور نباش دیگه فداتشم باور کن اون وقتا می یومدم ولی الان دیگه سرم به کارام گرمه همش
تو دلم جا داری عزیزم
چند روز پیش با یکی از هم کلاسی ها رفتیم ..... خب اسم این بنده خدارو میبردی ما هم میشناختیمش...
نکنه پسره؟؟؟ شنیدم خیلی هم خوشگله !!! خیلی هم با ادب !!!
ایشالا کار جشنتون خوب پیش بره
اگه کمکی از دست ما بر میاد بگوووووو شاید تونستیم انجام بدیم
.
.
.
.
.
راستی چرا کولوچه فومن برام نیاوردی؟؟
اسمهای مجازی...
تصویر های مجازی...
مشخصات مجازی...
و در بین این همه چیزهای مجازی...
تنها یک چیز حقیقت دارد
تنهایی من و تو
salam webet kheili jalebe linkam kon