هیچ چیز از آن انسان نیست،
هرگز
نه قدرتش،نه ضعفش،و نه دلش حتی
و آن دم که دست
و آن دم که دست
اه ،لعنتی!
و آن دم که دست به آغوش می گشاید،
سایه اش سایه ی صلیبی ست
و آن دم که می پندارد خوشبختی اش رادر آغوش فشرده است،
آن را له می کند.
زندگی او طلاقی عجیب و دردناک است
هیچ عشقی را...
هیچ عشقی را سرانجام خوش نیست * داستان خرس های پاندا/ ماتئی ویسنی یک

میدونی من به جای عدل تو اصول دینم چی گذاشتم؟!
"عشق"
البته تنها سزاوار خداست و تنها لایق اون و تمام کارها رو به قضاوت عشق خدا می دونم و میدونم که عشق الهی مخیر به انتخاب هر راه و مسیری برای رسوندن رحمتش هست.
لا اقل خودمان در عشقهای زمینی تجربه کردیم...
ممنون از نظر زیباتون
بله من هم از عشق زمینی به خداییش رسیدم