سوگند نوشته

هر چه از دلم بر آید بر این وبلاگ نشیند!

سوگند نوشته

هر چه از دلم بر آید بر این وبلاگ نشیند!

می دانی

می دانی از چه روزی می ترسم ؟
روزی که روی تخت دو نفره در آغوش دیگری ،
فقط یاد تو بیفتم ...!
فقط یادت ...!!

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم نگار جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 http://zanbil-m.persianblog.ir/

سلام...
اول بگم که اووووووووووووووووووووووووووووووووول !!!

مرسی که اومدی کلبه درویشی من و ازم دعوت کردی...
خوشحالم باهات آشناشدم سوگندعزیز....

سلام فدات شم
مرسی فدات شم که اومدی مشتاقانه منتظر حضور گرمت بودم
من خوشحالم با دختر ماهی مثل تو آشناشدم بازم بیاد فدات شم

مریم نگار جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 http://zanbil-m.persianblog.ir/

سلام سوگند عزیزم...
...گذشته رو باید در آغوش امروز فراموش کرد...یاد گذشته ای که لذت امروزمون رو تلخ کنه..جز رنجی مداوم هدیه دیگه ای نداره...
...اول باید فراموش کرد و بعد ادامه داد....
..نه اینکه برای فراموشی..ادامه داد...
..این بزرگترین خیانت به خودمون و دل مون و همراهمونه....
ممنون...

سلام مریم عزیزم
اره منم به حرفت اعتقاد دارم فدات شم مرسی که خواهرانه برام حرف زدی بازم منتظرتم گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد